از زمانی که سامسونگ و موتورولا به کاربران نشان دادند که گوشیهای تاشو علاوه بر فولد به شکل فلیپ هم میتواند طراحی شود، این پرسش ذهن بسیاریها را درگیر کرده که کدام یک کاربردیتر و بهتر است. اگر برای شما هم این پرسش وجود دارد، پیشنهاد میکنیم ادامهی مطلب را از دست ندهید چرا که در آن به بررسی برتریهای این دو فرم طراحی نسبت به یکدیگر میپردازیم تا در نهایت به یک نتیجهی درست دست پیدا کنیم.
در ادامه این مقاله با سپهر دیجیتال همراه باشید.
مقایسه طراحی گوشیهای تاشو؛ فولد یا فلیپ؟
هر دو نوع طراحی گوشیهای تاشو یعنی فولد و فلیپ، شباهتها و تفاتهای بسیار زیادی هم از لحاظ کاربرد و مزیت و هم از لحاظ نقطه ضعف دارند. بزرگترین مزیت هر دو طراحی در واقع این است که اجازه میدهد کاربر یک گوشی با نمایشگر بسیار بزرگ را در فضای بسیار کوچکی جا دهد. البته تا زدن گوشی تا نیمه و کار کردن با آن مثل یک لپ تاپ کوچک، ثبت سلفی باکیفیت با دوربین اصلی و… را هم میتوان از مزیتهای هر دو نوع طراحی گوشیهای تاشو به حساب آورد.
اما از طرفی دیگر هر دو نوع گوشی نمایشگر تاشو و آسیبپذیری دارند، در مرکز نمایشگر، جایی که تا شدن اتفاق میافتد، چینخوردگی دیده میشود و استاندارد ضد گرد و غبار هم در هیچ یک از آنها وجود ندارد. بنابراین میبینیم که هر دو محصول هم نقاط ضعف متعددی دارند و مهم نقاط قوت. اما پرسشی که وجود دارد این است؛ کدام یک از آنها برای استفادهی روزمره گزینهی مناسبتری است؟ در ادامه به پاسخ این پرسش میپردازیم.
چرا گوشیهای تاشوی فولد بهتر هستند؟
در ابتدا به مزیتهای گوشیهای تاشو با مکانیزم فولد میپردازیم. گوشیهایی نظیر شیائومی میکس فولد، گوگل پیکسل فولد و گلکسی زد فولد، از جمله این محصولات هستند که در حالت عادی به اندازهی یک گوشی معمولی هستند و در حالتی که آنها را باز میکنید، به اندازهی یک تبلت کوچک در میآیند که باعث میشود انجام تمام کارها در آنها بسیار لذتبخشتر شود.
در عمل، شما بسیاری از کارهای خود را میتوانید با همان نمایشگر ثانویه که بیش از ۶ اینچ اندازه دارد هم انجام دهید چون کلا تجربهای شبیه به کار با گوشیهای معمولی را به ارمغان میآورد. بسیاری از کارهایی هم که ما این روزها با گوشی انجام میدهیم شامل پیام دادن، تماس گرفتن، چک کردن شبکههای اجتماعی، وبگردی و… هم نیازی به صفحهی بزرگ ندارند که بخواهیم گوشی را باز کنیم.
اما برای انجام دادن یک سری کارهای خاص مثل بازی کردن که البته گوشیهای تاشو برای این هدف ساخته نشدهاند، انجام کارهای مختلف نظیر طراحی، تماشای فیلم و سریال، خواندن کتاب و جزوه و بسیاری موارد دیگر به نمایشگر بزرگتر نیاز خواهید داشت. نمیگوییم بدون این صفحه انجام چنین کارهایی ممکن نیست، در واقع منظورمان این است که اگر نمایشگر بزرگتری در اختیار داشته باشید، لذت کار کردن با گوشی به مراتب بیشتر خواهد شد. بدین ترتیب مولتی تسکینگ به کار لذتبخشتری تبدیل خواهد شد و میتوانید به شکل بهینهتری به کارهای خود رسیدگی کنید.
نقاط ضعف گوشیهای تاشو با طراحی فولد چیست؟
یکی از بزرگترین نقاط ضعف گوشیهای تاشو، ضخامت آنهاست. چون در واقع شما دو نمایشگر را روی هم قرار میدهید، به هنگام بسته بودن، گوشیهای تاشو واقعا ضخیمتر از گوشیهای عادی میشوند. اگرچه شرکتهای سازندهی گوشیهای هوشمند طی چند سال اخیر با کاهش ظرفیت باتری، استفاده از لولاهای ضعیفتر و… در باریکتر ساختن آنها بسیار موفقتر بودهاند اما با این حال اگر یک گوشی عادی را معیار مقایسه در نظر بگیرید، باز هم گوشیهای تاشو باریک نیستند.
یک مشکل دیگر گوشیهای تاشو این است که چون نمایشگر اصلی آنها اندازهی بسیار بزرگی دارد، مصرف انرژی هم در آنها بسیار بالاتر است. در نتیجه شما نمیتوانید طول عمر بالای باتری را هنگام کار با این گوشیها انتظار داشته باشید. مخصوصا که شرکتها برای کاهش وزن و ضخامت، باتریهایی با ظرفیت بیشتر از ۵۰۰۰ میلیآمپر ساعت را استفاده نمیکنند. تأثیر نمایشگر تاشو روی مصرف انرژی زمانی بیشتر میشود که بدانید این پنل ۱۲۰ هرتزی است و عمدتا زمانی هم مورد استفاده قرار میگیرد که بخواهید کار سنگینتری با آن انجام دهید.
در نهایت هم باید به قیمت اشاره کنیم. استفاده از دو پنل با کیفیت بسیار بالا در بیرون و داخل صفحه سبب شده گوشیهای تاشو با طراحی فولد قیمت بسیار بالاتری از گوشیهای عادی داشته باشند. در حال حاضر هیچ گوشی تاشویی به شکل فولد، کمتر از ۱۵۰۰ دلار قیمت ندارد و این یعنی خرید آنها از توانایی بسیاری از افراد خارج است. هر سال انتظار میرود با به بلوغ رسیدن این فناوری، وضعیت اندکی بهتر شود اما در نهایت میبینیم که اینطور نمیشود و باز هم قیمت بسیار بالایی را برای فولدها شاهد هستیم.
مطالب بیشتر: بهترین ساعت هوشمند سامسونگ؛ کدام گلکسی واچ برای خرید بهتر است؟
چرا گوشیهای تاشوی فلیپ بهتر هستند؟
حالا میپردازیم به مزیت گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ. نمونهی این گوشیها گلکسی زد فلیپ ۵ و موتورولا ریزر پلاس هستند که طراحی صدفطوری دارند. این گوشیهای کوچک و جذاب در حالت عادی به اندازهی یک گوشی معمولی هستند اما میتوانید آنها را از وسط تا کنید. آن وقت است که میبینید حتی میشود آنها را درون کف دست خود نگه دارید. تاشوهای به شکل فلیپ سه مزیت عالی دارند؛ ابعاد بسیار کوچک و در نتیجه حمل و نقل آسان، ظاهر بسیار زیبا و جذاب، کاهش مدت زمان کار با گوشی.
شاید با خود بگویید حمل و نقل اصلا مشکل بزرگی برای گوشیهای عادی نیست اما بسیاری از شلوارهای جین به خصوص مدلهایی که برای خانمها در نظر گرفته میشود، جیب بزرگی ندارند. در نتیجه یک گوشی با مکانیزم فلیپ بسیار راحتتر درون آن جا میگیرد بدون اینکه نگرانی از بابت افتادن، کاربران را تهدید کند. همچنین دیگر نیازی به حمل این گوشی درون کیف هم نیست.
گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ همچنین طراحی مدرنتر و جذابتری هم دارند و خیلی بخواهیم رک باشیم، شما را در مرکز توجه قرار میدهند. بعد از سالها استفاده از گوشیهایی با ظاهر معمولی، گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ ما را به یاد زمانهای قدیم میاندازند، جایی که گوشیها بسیار کوچک و بامزه بودند.
مزیت بعدی این نوع طراحی، قیمت بسیار پایین است. شرکتها دیگر مجبور به استفاده از پنلی با کیفیت و رفرشریت بالا در بیرون صفحه نیستند چون یک پنل کوچک با بیشینهی روشنایی قابل قبول هم میتواند تمام کاری که با آن انجام میدهیم را به بهترین شکل برایمان انجام دهد. این نوع پنل بیشتر برای چک کردن تاریخ و ساعت، خواندن اعلانات و پیامها، سلفی گرفتن با دوربین اصلی و… کاربرد دارند و در نتیجه نیازی نیست بهترین پنل برای آنها در نظر گرفته شود.
خود پنل تاشو هم دیگر بیش از ۷ اینچ اندازه ندارد و در نهایت به ۶٫۷ اینچ میرسد. به همین خاطر هزینهی تولید آن به مراتب کمتر از هزینهی تولید پنلی است که برای مدلهای فولد در نظر گرفته میشود. این دو در کنار هم، به کاهش قیمت تمامشدهی گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ منجر میشوند به گونهای که گاها قیمت مدلهای فولد، بیش از ۱٫۵ برابر بیشتر از مدلهای فلیپ است.
علاوه بر اینها، اگر میخواهید استفادهی کمتری از گوشی داشته باشید، این گوشیها باز هم انتخاب ایدهآلتری هستند چون بسیاری از کارها با همان نمایشگر ثانویه هم قابل انجام است. مثلا چک کردن اخبار، سر زدن به شبکههای اجتماعی و غیره. البته که این حرف را میتوان راجع به گوشیهای تاشوی فولد هم زد اما نمایشگر ثانویهی آنها به قدری بزرگ است که عملا باز هم ما را سرگرم نگه میدارد و میتوان گفت فایدهی خاصی در کاهش زمان استفاده از گوشی ندارد.
نقاط ضعف گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ چیست؟
بزرگترین نقطه ضعف گوشیهای تاشو با طراحی فلیپ، در کنار مقاومت پایین صفحه که در بالا هم به آن اشاره شده، ابعاد آنهاست. یعنی همان چیزی که میتواند نقطه قوت باشد، نقطه ضعف هم میشود. گوشیهای تاشو یک هدف دارند و آن هم این است که فرصت استفاده از یک گوشی بزرگ را به شما بدهند بدون اینکه نگرانی از بابت حمل و نقلشان داشته باشید. اما فلیپ این کار را به خوبی انجام نمیدهد.
اگرچه در بخش دوم یعنی حمل و نقل آسان، خوب ظاهر میشود اما در بخش نخست باید بگوییم این اتفاق رخ نمیدهد چون به اندازهی یک گوشی معمولی است. همین مورد سبب شده شما فقط به خاطر امکان جابجایی سادهتر و ظاهر مدرن و جذاب، به سراغ این گوشی بیایید، نه کاربرد بیشتر در مقایسه با فولد. نکتهی جالب هم اینجاست که این مزیتها در کنار قیمت مناسبتر سبب شده فروش گوشیهای فلیپ تقریبا ۷۰٪ بیشتر از گوشیهای فولد باشد و این نشان میدهد هنوز پتانسیل گوشیهای فولد به عنوان محصولاتی که مرز بین گوشی و تبلت را از بین میبرند، بین کاربران شناخته نشده است.
مقایسه طراحی گوشیهای تاشو؛ فولد یا فلیپ؟ سخن پایانی
با توجه به آنچه که در این مطلب گفته شده، به نظر میرسد گوشیهای تاشوی فولد به آن هدفی که شرکتها با ساخت محصولات اینچنینی در سر دارند نزدیکتر است و در نتیجه به شکل بهتری میتواند نیاز کاربران را برطرف کند. چرا که وقتی این گوشی را ببندید، مثل یک گوشی معمولی است اما در صورتی که آن را باز کنید، یک تبلت با اندازهی نسبتا کوچک دارید که فضای کار بیشتری را در اختیارتان قرار میدهد تا به انجام کارهای بیشتر و منحصر به فردتری بپردازید. اتفاق خوبی که با خرید یک گوشی هوشمند معمولی، حتی قدرتمندترین و مجهزترین مدل هم برایتان رخ نخواهد داد.
مطالب بیشتر: ۴ دلیل برای برتری گوشیهای سامسونگ نسبت به رقبا
مثلا اگر اهل ترید کردن باشید، گلکسی زد فولد یا هر محصول دیگری با مکانیزم مشابه میتواند گزینهی بهتری برایتان باشد چرا که نمایشگر بزرگ آن اجازه میدهد تمام چارتهای روزانه را در یک صفحه بدون مشکل ببینید. همچنین اگر اهل هنر و طراحی هستید، باز هم زد فولد به واسطهی نمایشگر بزرگی که دارد، تجربهی کار لذتبخشتری را برایتان به ارمغان میآورد.
در طرف مقابل، گلکسی زد فلیپ را داریم. محصولی که در واقع از آن به عنوان یک دستگاه ضروری برای سبک زندگی کنونی یاد میشود چرا که این پتانسیل را دارد که زمان استفاده از گوشی را به حداقل برساند. این گوشی برای اینکه کاربران ساعات کمتری را برای کار یا بازی با گوشی بگذرانند طراحی شده و موفق هم بوده است. به خاطر اندازهی کوچک، این گوشیها فعلا بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند اما از لحاظ کاربردی بودن، با یک گوشی معمولی تفاوت چندانی ندارد. چون فلیپ در حالت عادی، یک گوشی بسیار کوچکی است که میتوان با استفاده از آن تاریخ و ساعت را چک کرد، اعلانات و پیامها را دید، با دوربین اصلی سلفی گرفت و… . در حالتی هم که آن را باز میکنید، یک گوشی هوشمند با اندازهی ۶٫۷ اینچ معمولی است.
البته نمیگوییم زد فلیپ یا هر گوشی دیگری با این مکانیزم ارزش خرید بالایی ندارد چون بهای آن تقریبا مشابه یک گوشی بالارده است اما بیشتر کسانی به آن تمایل نشان میدهند که میخواهند گوشیشان به راحتی در کوچکترین جیبها جا شود و دست و پاگیر نباشد.
نکتهای که باید در این مقایسه به آن توجه کنید این است که تمام مزیتهای کاربردی یک گوشی تاشو با طراحی فلیپ به جز اندازه در گوشی فولد هم ارائه میشود و چه بسا که این قابلیتها و مزیتها، به شکل بهتری هم در اختیارتان قرار میگیرند. بنابراین فلیپ قابلیت منحصر بهفرد زیاد و دهنپرکنی ندارد که آن را به انتخاب بهتری در مقایسه با فولد تبدیل کند. به عبارتی سادهتر، در مقایسهی طراحی گوشیهای تاشو باید بگوییم فولد کاربردیتر و فلیپ، در دسترستر است.
به صورت کلی هر دو گوشی آیندهی درخشانی دارند. این ایده که شما بتوانید کارهای مختلف را با گوشیهایی انجام دهید که قابلیت تغییر اندازه را دارند واقعا حیرتانگیز است و میتواند در درازمدت، یعنی زمانی که شرکتها در طراحی گوشیهای تاشوی بیعیب و نقص به بلوغ رسیدند، ارزش بالای خود را به شکل بهتری به تصویر بکشد.
نظر شما در این رابطه چیست؟ کدام طراحی را برای گوشیهای تاشو بیشتر میپسندید؟